2/04/2011

کمتر از دو هفته دیگه دختر دلبرم ، یکساله می شود و من باور نمی کنم گذر تمام روزهایی را که گاهی بسیار سخت بود. باور نمی کنم که توانستم یکسال مادری کنم و در کنارش سخت ترین روزهای کاری و دلهره آورترین ساعت های زندگیم را نیز بگذرانم. سخت بود اما تجربه شیرین و متفاوتی را پشت سر گذاشتم.

در این روزها تنها از خدا می خواهم دخترم را آنگونه محافظی باشد که همیشه آرزویش را داشتم :

همیشه مهربان

همیشه صبور

همیشه همراه

همیشه شنونده

همیشه راه گشا

کودکم این روزها عجیب مرا به یاد خودم می اندازد. کاش او وقتی به سن من رسید تجربه های شیرین تر از این داشته باشد.

No comments: