5/27/2009

هنوز هوا روشن است ،معمولا این روزا خورشید حول و حوش ساعت ۱۰ شب غروب می‌کند. باورم نمی‌شود که یک جای دیگر همین کره خاکی، آسمان تاریک تاریک باشد و خیلی‌‌ها خواب هفت پادشاه ببینند. خلاصه اینکه ساعت زیست ی بدن ما میرود که کم کم دچار مشکل شود و ما باید با تاریک کردن فضای اتاق تلقین کنیم که شب شده و وقت خواب است. البته نتیجه این طولانی‌ تر شدن روز تا اینجا به ضرر ما نبود است! کلی‌ وقت برای انجام دادن کارها مان اضافه می‌‌آوریم. اینجا حس می‌کنم که تمام روز مشغول کار هستم و خوب قسمت زیادی از این زمان‌ها هم صرف کار مفید میشود...

خلاصه من که کماکان به کار کردن ادامه میدم و خستگی‌ را می گذارم برای همان چند ساعتی‌ که هوا تاریک میشود! فرصت برای خوابیدن بسیار است.

4 comments:

Anonymous said...

تمامی روزهــا یک روزند .
تکه تکه / میان شبی بـی پایان...(شمس لنگرودی

Anonymous said...

سلام مريم جان. چقدر دنيا جاهاي متفاوتي داره. برادرم كه در انگليس زندگي مي كنه ميگفت كه گاهي هوا تا ساعت 12 شب روشنه و بعد كه تاريك ميشه دوباره از ساعت 2 سبح شروع مي كنه به روشن شدن يعني درحقيقت فقط 2 ساعت هوا تاريكه. اين براي آدمهاي ترسو مثل من خوبه بچه كه بودم و گاهي خواب از سرم مي پريد هي دعا دعا مي كردم كه زودتر صبح بشه و هوا روشن بشه. موفق باشي و پايدار

پريا said...

مريم جان اين كامنت قبلي من بودم. پريا

پريا said...

مريم جان ايكاش من يك جوجه تيغي بودم البته در سوئد!!!!!