6/06/2009

به یقین خودم رو در یکی‌ از همان کوچه پس کوچه‌های سالهای گذشته جا گذاشته‌ام که حال اینقدر با این خود جدید غریبه ام... کاش میدانستم کجاست که بروم دستش را بگیرم.از دلش غم این سالهای دوری را در بیاورم و باز مثل همان روزا آنقدر با خودم یکی‌ شوم که وقتی‌ کسی‌ خواست غرور آن خود را بشکند، اشک نریزد و گوشه یی کز نکند! آنقدر خودم باشم که اجازه ندهم کسی‌ به هر دلیلی‌ مرا از اندیشه‌هایم جدا کند.

دلم گرفته، کاش روز‌ها زودتر می‌گذشت. از این که هست زودتر

No comments: