همیشه به این موضوع فکر می کنم : آدم هایی که به خدا ویا حتی وجود یک نیروی ماورایی اعتقاد ندارند در برابر سختی ها ومشکلاتی که در زندگیشان هست چگونه تاب می اورند.یکی از استاد های دوره کارشناسی من یک ماتریالیست است . به نظر او همه رویداد های زندگی بر اساس تصادف و در نوع متعالیش یک برنامه کاملن مادی رخ می دهد در نوع کاملن نامیدانه اش شانس و اقبال است که در زندگی ادم ها نقش عمده ای را ایفا میکند و من در عجبم که این بشر چطور توانسته با منطق و علم نسبی وناقص خودش به چنین نتایج دردناکی برسد.خیلی سخت است که آدم همه زندگیش را در گرو شانس یا اتفاق های تصادفی ببیند.خیلی سخت است!